شرکتهای معدنی و بازاریابی؟ به طور میانگین چرا باید یه شرکت معدنی به بازاریابی احتیاج پیدا کند؟ آیا بازار همیشگی برای محصولات آنها وجود ندارد و آیا به هر حال آن محصولات متمایزی ندارند؟ به همین دلیل است که به آنها “ماده اولیه” میگویند ، درست است؟
بیایید صادق باشیم ، یک توده سنگ مس بسیار شبیه یک توده سنگ مس دیگری است، خصوصاً وقتی کنار یگدیگر باشند. بنابراین چگونه شرکتی مانند ریوتینتو به عنوان مثال از رقبای خود برجسته است و به رشد فروش دست می یابد؟
در حقیقت شرکتهای معدنی از تعدادی ابزار بازاریابی برای برقراری ارتباط با بازار هدف خود استفاده میکنند که میتواند نتایج بزرگی را به همراه داشته باشد.
وقتی به شرکتهای عظیمی مانند ریوتینتو ، BHP و گلنکور فکر می کنید ، در واقع به میلیاردها دلار و سهم زیادی از بازار منابع فکر می کنید. اما همانطور که قبلاً ذکر شد ، انبوهی از فلز، آهن، مس، هر ماده معدنی باشد، در کنار یکدیگر بسیار شبیه به هم هستند. هر شرکت میخواهد برای فروش بیشتر، سریعتر و سودآورتر از رقیبانش پیشی بگیرد.
چطور می شود که محصول یک شرکت برای خریدارانی که به دنبال اهداف تولیدی هستند، جذاب به نظر برسد؟ خوب مثل من و شما برای خریداران ماده معدنی هم فاکتورهای کیفیت، کمیت، تحویل و قیمت مهم است.
برای رسیدن به این فاکتورها، بازاریابی راهبرد جدی لازم دارد. کلمه کلیدی در بازاریابی “استراتژی” است زیرا زمانیکه در مورد یک بازار بینالمللی پر از مشتری و رقبا در سراسر جهان صحبت میکنید، هر تصمیم بازاریابی تأثیر جهانی دارد و میتواند درعمل میلیونها دلار هزینه داشتهباشد.
برای تیمهای بازاریابی در شرکتهای معدنی، تجزیه و تحلیل بازار ، شناسایی فرصتها و به حداکثر رساندن فروش و ارتباطات قوی با نام تجاری بسیار مهم است. راههای دیگر چیست؟
به مثال زیر توجه کنید
در سال ۲۰۰۷ تقاضا برای تحویل سریع ماده معدنی borat در آسیا افزایش یافت. محصولی که شرکت ریوتینتو در آن ادعا دارد. تجهیزات بستهبندی و حمل و نقل که عمدتا در ایالات متحده انجام و توزیع میشود، بین صادرات و واردات به آسیا تاخیر قابل توجهی ایجاد میکرد و مشکل اساسی بود. حدود ۶ هفته تأخیر که باعث بیرون راندن مشتریان محلی میشد!
چگونه ریوتینتو با چنین زمان تاخیری میتواند محصول مورد نظر خود را در برابر رقبا به بازار عرضه کند؟ پاسخ این بود که یک مرکز توزیع جدید با قابلیت انبار و بستهبندی در چانگشو چین راهاندازی شود. این تصمیم به این معنی بود که کشتیهای بزرگ کانتینردار میتوانند سریعتر و با محصول بیشتر پر شوند سپس کل بارهای خود را که بستهبندی، ذخیره و حمل می شدند، به طور محلی “بر اساس تقاضا” تحویل بدهند. این مرکز جدید باعث جذابیت بیشتر محصول ریوتینتو برای خریدارانی شد که دیگر مجبور نبودند ماهها قبل از زمان نیاز برای محصول برنامهریزی کنند و یک نقطه ضعف اصلی بازاریابی استراتژیک را برطرف کنند.
دیکشنری آنلاین، مریام وبستر، بازاریابی را “فعالیتهایی که در آگاهی مردم از محصولات یک شرکت، اطمینان از موجود بودن محصولات برای خرید” یا به طور خاص “تکنیکهای تبلیغ، فروش و توزیع محصول یا سرویس” تعریف میکند. ریو از طریق تحقیقات بازار، تقاضای بورات را تشخیص داد، نیازهای خریداران محصول را تعیین کرد (تحویل سریع) و استراتژی بازاریابی را برای برآورده ساختن خواستههای خریداران علاقهمند به گونهای توسعه داد که محصول آنها نسبت به رقبا جذابتر باشد.
بازاریابی در حوزه معدن به معنی به دست آوردن قلب و ذهن است
“بازاریابی” شامل تعداد زیادی رسانه مانند تبلیغات یا روابط عمومی است.
با توجه به تحول جهانی که در معادن به منظور استخراج مواد معدنی ایجاد میشود، همیشه یک تغییر عمده در فضای موجود و محیط اطراف ایجاد میشود. حتی گاهی اوقات میتواند تأثیرات فوری بر جوامع محلی و شهرهای اطراف بگذارد. به همین دلیل است که یک مولفه بزرگ موفقیت در کار یک معدن، به ویژه در مراحل شکلگیری، روابط عمومی است.
به منظور اطمینان از انجام امور به صورت روانتر، متخصصان روابط عمومی و یا بنگاهها معمولاً وظیفه برقراری ارتباط با ساکنان محلی، سازمانهای قانونی، حفاظت محیطزیست، شوراهای محلی و دولتها را دارند تا اطمینان حاصل کنند که همه طرفها مطلع و ذی نفع هستند. تیمهای روابط عمومی همچنین پروتکلهای مدیریت بحران و روابط مهم رسانهای را به عنوان روشی برای برقراری ارتباط با مردم و ذینفعان در پی یک فاجعه یا واقعه طبیعی یا ساختاری تهیه میکنند ، که متأسفانه اتفاق میافتد.
در صنعت معدن، روابط عمومی در برقراری ارتباط و حفظ روابط با مردم محلی و عموم و ذینفعان اصلی مهم است. تیم روابط عمومی یک شرکت معدنی وظیفه اطمینان ازحفظ ارزش ویژه برند در طول فعالیت شرکت را بر عهده دارد. این یک عنصر حیاتی در ترکیب بازاریابی برای یک شرکت معدنی است.
تبلیغات در یک شرکت معدنی
به عنوان زیرمجموعه ای از بازاریابی ، تبلیغات برای شرکتهای معدنی نقشی اساسی دارد. در حقیقت، مجامع شرکتهای معدنی اغلب به عنوان بخشی از یک کارزار جامع روابط عمومی، تبلیغ میکنند.
به عنوان مثال، در استرالیا در سال۲۰۱۲، هنگامی که دولت استرالیا برنامههایی را برای کاهش انتشار کربن در قالب وضع مالیات معرفی کرد، برندهای بزرگ معدنی از فضای رسانه ای و محتوای تبلیغاتی برای مخالفت علیه این تغییرات با تأکید بر تأثیر آن بر نرخ اشتغال و انبوهی از نکات منفی دیگر استفاده کردند .
در حالی که این رویکرد را اجرا می کردند ، چندین شرکت معدنی نیز تعدادی از کمپین های خود را منتشر کردند که مزایا و فرصت های اجتماعی و اقتصادی بسیاری را که پروژه های آنها ارائه می دهد ،را برجسته می کرد. اینها شامل مواردی در ارتباط با کمکهای مالی به موسسات خیریه و سازمانهای مختلف و گواهینامه های کارمندان برای حمایت از کارهای بزرگ و مثبتی است که به دست مشاغل آنها انجام می شود.
این دو رویکرد در کنار هم بخشی از یک کارزار بزرگ و گسترده روابط عمومی بودند که در نهایت اکثریت مردم استرالیا را در کنار غولهای معدنکاری هدایت کردند و سهم بزرگی در تغییر دولت در انتخابات سال 2013 داشتند.
شرکتهای معدنی نیز به بازاریابی نیاز دارند؟
به طور خلاصه میشود گفت بله، مثل هر صنعت وکسب و کار دیگری شرکتهای معدنی نیز به بازاریابی نیاز دارند.
اما تفاوت آن چیست؟ شرکتهای معدنی از ابزار بازاریابی به گونهای استفاده میکنند که با آنچه ما به عنوان بازاریابی سنتی تصور میکنیم تفاوت دارد. بیشتر اوقات، در اصطلاح به آن بازاریابی پشت پرده میگویند.
همانطور که میدانیم ، معدنکاری صنعت کوچکی نیست. محصولات آنها حجم زیادی از اقتصاد و صنایع اولیه را در سراسر جهان به پیش میبرد. ضعف در بازاریابی منجر به ایجاد اثرات جبران ناپذیری در جایگاه آن شرکت در بازار جهانی میشود. بازاریابی ابزاری اساسی در انجام مشاغل است حتی اگر مخاطبان زیادی نداشته باشند. در حقیقت ، بازاریابی B2B صرفاً پیش درآمد کسب و کار در بازار برای مصرف کننده است.
استراتژیهای بازاریابی که توسط شرکتهای معدنی اجرا میشوند به همان اندازه دقیق و تأثیرگذار هستند. وقتی شما به مقیاسی که درآن اتفاق میافتد فکر میکنید، جذاب است.